تامین مالی جمعی یا کرادفاندینگ (crowdfunding) را میتوان نوعی سرمایه گذاری پول به صورت دسته جمعی و مردمی شمرد،که عمدتا از طریق اینترنت و وب سایت انجام شده و به کمک مالی ویا سرمایه گذاری روی انواع کمپانی های تازه تاسیس یا در حال تاسیس که ابداعات سود آور را در آینده یدک می کشند و یا کسب و کارهای های کوچک (اقتصادهای کوچک) در حال سقوط و حتی جمع آوری اعانه برای کمپین های سیاسی از طریق وب سایت اشاره دارد.میتوا ن گفت هدف کرافاندینگ هدایت سرمایه لازم به سوی نیازمندی های اقتصادی است.
زمینه شکل گیری وقدرت گرفتن کرادفاندینگ:
بسیاری از مشاغل درحال شکل گیری که دسترسی به سرمایه گذار ووام های بانکی ندارند و بامشکلاتی از قیبل عدم معافیت و هزینههای سنگین ثبت در قانون و مقررات اوراق بهاداریا محدودیت سرمایه مواجه هستند،چه بسا با وجود ایده بسیار کارآمد به دلیل هیمن مشکلات از حضور در بازار جا میمانند.اگر به اصل شیوه تشکیل کرادفاندیگ هم برگردیم به این موضوع برمیخوریم.در مورد ریشه این مسئله گفته می شود که از آمریکا رقم میخورد.بیزینس های کوچک نیاز مالی شدید داشتند از آنجایی که به اعتبار سرمایه گذاران دسترسی نداشتند؛ بنابراین وام های بانکی کم سود گزینه مناسبی برایشان محسوب می شد و همزمان با آن ها نیز ایده شکل گیری کرادفاندینگ رقم خورد.
اوج قدردت گیری کرادفاندیگ را میتوان در سال ۲۰۰۹ دید. در این سال بانکهای امریکایی به طرز عجیبی ارائه انواع وام را به طرز محسوسی کاهش دادند و در واقع دست مشاغل کوچک را در پوست گردو گذاشتند. در ۹۵ درصد از اوقات، هنگام مراجعه کارآفرینان به بانکها جواب منفی دریافت میشد. درنتیجه تضعیف حمایت بانکی پول های توده ای و مردمی به سمت کسب وکارهای فاقد بودجه کشیده شد ونه نتها باعث شکل گیری بسیاری از آن ها شد بلکه از ورشکستگی بسیاری از کسب وکارهای نوپا نیز جلوگیری کرد.
مطابق آمار ۶۵درصد از شغل های ایجاد شده ظرف۱۷ سال گذشته توسط بخش بیزینس های کوچک ایجاد شده است. در حال حاضر ۵۲درصد از بیزینس های کوچک به صورت home base یا مستقل بوده و تنها دو درصد از آن به صورت فرانشیز به حیات خود ادامه می دهند. در آمریکا، کرادفاندینگ توسط مقررات مربوط به تامین مالی کسبوکارهای نوپا، سرمایهگذاران مجاز و میزان سرمایهگذاری آنها محدودشده است. همانند محدودیتهای موجود در سرمایهگذاری صندوقهای پوشش ریسک، این مقررات از سرمایهگذاران ساده و غیر ثروتمند حفاظت میکند تا پسانداز خود را در معرض خطر قرار ندهند. زیرا بسیاری از کسبوکارهای جدید با خطر شکست و از دست رفتن سرمایهگذاران مواجه هستند.
ماهیت کرادفاندینگها :
ماهیت کارفاندینگ ها میتواند فین تکی باشد.فینتک در معنی یعنی کاربرد نوآورانه فناوری درارائه خدمات مالی؛ چیزی که دقیقاً شامل کرادفاندینگها هم میشود. شاید کرادفاندینگها را بتوان جزو شتاب دهندها نیز در نظر گرفت. شتابدهندهها ،استارتآپها را برای مرحله لانچ و جذب سرمایه از سوی سرمایهگذاران آماده میکنند. کرادفاندینگها در انتخاب پروژه هایی که در سایت خود معرفی میکنند نگرش بسیار دقیقی دارند. گاهی حتی به آنها مشاورههای کسبوکاری هم میدهند، اما بیش از این وارد حوضه فعالیت های آن ها نمیشنود؛ بنابراین نمیتوان کرادفاندینگ را در قالب های دیگر گذاشت.
از طرف دیگر با استفاده از کرادفاندینگ، میتوان نگاهی به چشمانداز بازار کسبوکار انداخت .از آنجائی که بازاریابی اهمیت ویژه دارد ، استفاده از سامانههای تامین مالی جمعی (کرادفاندینگ) کمترین هزینه ممکن برای گسترش برند کسبوکار کارآفرین را فراهم میکند. هنگامیکه یک کمپین تامین مالی جمعی بهسرعت فاند میشود، این پیام مثبت را به بازار محصول میفرستد. همین موضوع سبب افزایش مخاطبین آن میشود و به جذب سرمایهگذاران بیشتر در دورههای بعدی تامین مالی کمک میکند.
منبع : پین استارتاپ